نازلی بالام زهرا

                                 دردل کودکانه با امام زمان همش من دلم میخواست یه عالم با شما حرف بزنم ولی خجالت میکشیدم چون فکر میکردم شما خیلی کار دارید ولی مامان میگه: شما همیشه حرف همه ی بچه ها رو و حتی بزرگترا رو هرجا که باشن هر چقدرم که حرف داشته باشن میشنوید خیلی دوستتون دارم از ده تام بیشتر. اونقد دلم میخواست به شما بگم من همش منتظر شمام من هیچ کار بدی نمیکنم تازه به همه ی بچه هام گفتم که کار زشت نکنن چون شما رو ناراحت میکنه... بابم میگه اگه ما واااقعا منتظر شم...

    ...

...

...

...

چن روزیه که متوجه شدم زهرا وقتی صدای اذان میشنوه مخصوصا صدای موذن زاده رو شروع به گریه میکنه تا قطع نشه شروع به گریه میکنه از مامان هایی که دراین مورد نظر داره بذارن تا بفهمم علت گریه شو ممنونمم ...

روز5شنبه 8خرداد 93منو بابایی زهرا جون رفتیم تیریز تا بابایی امتحان ارشدبده زهرادر دانشگاه تبریز اینجاهم مرکزخریدلاله پارک باباعجب خوابی خیلی خسته شده جیگرم   ...

سلام دخمل نازم                          نفس بابایی ومامان ی 6ماه درکنارهم بودن به سرعت باد گذشت تواین 6ماه زندگیمون شیرین بود شیرینتر کردی واینقدر بی تو بودن برامون سخت شده که انگار چندین ساله که باهم هستیم دوست داریم وعاشقتیم   ماهگیت مبارک هوراااااااااااااااارفت تو7ماه   ...

...